داستان گیله مرد از جمله آثار خلاق بزرگ علوی است که در سال 1326 نوشته شد. این داستان به شیوهی رئالیسم و در عین حال نمادین به بازتاب مسایل اجتماعی سیاسی عصر نویسنده اشاره دارد.
گیلهمرد یکی از مبارزان گیلان است. او مردی روستایی است که خان منطقه، مالیات بیحساب و کتاب از او گرفته است. در جریان اعتراض به مالیات و در نبود گیله مرد، زن او را کشته و کودک شیرخوارهاش تنها میماند. چند وقت بعد نیز گیلهمرد دستگیر میشود. او همراه دو مأمور در جنگل و در شلاق باران به سوی فومن به راه میافتند. داستان در همین حرکت و اقامت در قهوهخانه نزدیک مقصد به تدریج باز میشود. گلیه مرد در فکر فرار است...
داستان در دو بخش بیرون و درون اتفاق میافتد. بخش بیرون، از تعاملات دو مأموری که گیلهمرد را به پاسگاه میبرند تشکیل شده. بخش درونی رمان درون ذهن گیلهمرد سپری میشود و به افکار او دربارهی صغرا، همسر محبوبش که بیگناه کشته شد و طفل ششماههای که با مرگ مادر در کومه جا مانده و سرنوشت نامعلومی دارد، میپردازد. افکار گیلهمرد بین گرفتن انتقام صغرا و پیدا کردن راهِ فرار برای بازگشت پیش فرزندش در جریان است. همزمان با ورود این سه نفر به قهوهخانهای که بین راه قرار دارد، مردی بلوچ که به اجبار به گیلان فرستاده شده و از خانوادهی خود دور افتاده است با گیلهمرد مواجه میشود و گفتوگوی این دو نفر داستان را در مسیری خواندنی و گیرا هدایت میکند.
«گلیه مرد» را از نخستین داستانهای نویسندگان ایرانی میدانند که در آن پویایی و حرکت به جای توصیف نشستهاست. بسیاری از صاحبنظران، گیلهمرد را از موفقترین داستانهای کوتاه فارسی میدانند، که از ویژگیهای فنی و غنیِ نیرومندی برخوردار است؛ داستانی دولایه، هم واقعگرا و هم نمادین.
نویسنده تعهّد و رسالت انسانی خود را با خلق داستانی با مضمون عصیان علیه ظلم و بیعدالتی و اعتراض به نارواییهای اجتماعی ادا کرده است.
تخفیف تا ۸۰ درصد با استفاده از کد
ketab