دخترها بابایی اند

جواد محمدی، جواني فعال، پُرشور، فرهنگی و انقلابی بود. علاقه به حضور و فعاليت در پايگاه‌هاي بسيج، پايش را به سپاه پاسداران باز كرد. «دخترها بابايي‌اند» سايه‌روشني است از زندگي او كه خيلي هم از ما دور نبود. راویان متعدد اين كتاب او را با نگاه شخصی خودشان توصيف مي‌كنند؛ شرح ماجراهايي كه در كل تصویری واحد و کامل‌ از شهيد را ترسيم مي‌كنند.
اين كتاب شرحی است از روابط پُر مِهر و عاطفة جواد محمدی و خانواده‌اش؛ بهانه‌هاي دختر كوچك او كه هنگام خواب برايش قصه مي‌گفت، وصفِ حالِ پدر و مادري كه براي عاقبت به خير شدنش به خدا توكل كردند، همسرش كه با غروب آفتاب، نور عشق و اميد در دلش كم‌رنگ مي‌شد و اقوام و دوستاني كه هر يك روايتي دلنشين از خوبي‌ها، محبت‌ها و توجهات او دارند.
سرانجام روز پنج‌شنبه ۱۱ خرداد ۹۶ زمان اعزام به سوريه فرا مي‌رسد و سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۹۶ در اثر اصابت گلوله به پا و پهلو به شهادت مي‌رسد. بعد از گذشت ۲۵ روز چشم انتظاری، پیکر مطهر او را پيدا كردند و به آغوش وطن سپردند.