علي خوشلفظ در این کتاب، داستان زندگی خود را به دور از قصهپردازی بیان ميكند. او در طول هشت سال دفاع مقدس، 800 نفر از رفقایش را از دست داد. از اين تعداد 90 نفر از دوستان صميمي او بودند و هشت تن از آنها برای او حکم پارۀ تن را داشتند. خوشلفظ برای تمام این افراد برادر بود؛ طوریکه حمید حسام، کتاب خاطرات او را «مرامنامۀ برادری» میخواند.
وجه تسمیه و نامگذاری کتاب آن بوده که یک شب، وقتی علی خوشلفظ همراه با شهید علی محمدی از دوستان نزدیکش مشغول شناسایی مواضع دشمن در تاریکی شب بودند، روشنایی ماه، علی محمدی را لو داده و او با آتش دشمن به شهادت رسيده است و از آنجاست که علی خوشلفظ، مهتاب زندگی خود را گم میکند و صمیمیترین رفیقش را از دست میدهد.
خواندن اين كتاب شما را به قلب جبههها و خاكريزها و خط مقدّم و حتي عمق ارتش متجاوز عراق ميبرد و واقعيتهايي را از جنگ پيش چشمانتان مجسم ميسازد كه مطمئناً كمتر خوانده و شنيدهايد.
متن تقريظ مقام معظّم رهبري بر اين كتاب:
«بچّههای همدان؛ بچّههای صفا و عشق و اخلاص؛ مردان بزرگ و بیادّعا؛ یاران حسین (علیهالسّلام)؛ یاوران دین خدا ... و آنگاه مادران؛ مردآفرینان شجاع و صبور ... و آنگاه فضای معنویّت و معرفت؛ دلهای روشن، همّتها و عزمهای راسخ؛ بصیرتها و دیدهای ماورائی ... اینها و بسی جویبارهای شیرین و خوشگوار دیگر از سرچشمه این روایت صادقانه و نگارش استادانه، کام دل مشتاق را غرق لذّت میکند و آتش شوق را در آن سرکشتر میسازد. راوی، خود یک شهید زنده است. تنِ بشدّت آزرده او نتوانسته از سرزندگی و بیداری دل او بکاهد، و الحمدلله ربّ العالمین. نویسنده نیز خود از خیل همین دلدادگان و تجربهدیدگان است. بر او و بر همهی آنان گوارا باد فیض رضای الهی؛ انشاءالله. دربارهی نگارش این کتاب، آنچه نوشتم کم است؛ لطف این نگارش بیش از اینها است. مقدّمه کتاب یک غزل به تمام معنی است.»
تخفیف تا ۸۰ درصد با استفاده از کد
ketab