‏‫مرگ از من فرار می‌کند

در اين كتاب خاطراتی از زندگی پررمز و راز عارف كم‌نظير جبهه‌ها، شهید دکتر مصطفی چمران روایت می‌شود. از آمریکا تا لبنان، از پاوه تا سوسنگرد، از اهواز تا دهلاویه و از زمین تا آسمان. 
سيده هيام عطفی، ربابه صدر، طاهره توكليان، علی صياد شيرازی، محسن الله‌داد، مجيد نداف، علی ارشادی، كاظم فرتاش، اسماعيل فرتاش، سيروس بادپا و حسن شاه حسينی برخی از دوستان و هم رزمان شهيد مصطفی چمران‌اند كه خاطراتی از آنان را در این كتاب می‌خوانيم.
نامه‌های خواندنی مصطفی به خدا، داستان زندگی عاشقانه او با همسرش، روایت شجاعت‌ها و کرامات مصطفی از زبان همسر، همرزمان و دوستانش نيز در این کتاب آمده است.
سیر دلتنگی‌های چمران در آمریکا و فعالیت‌های اثربخش او در کنار امام موسی صدر و دل‌گرمی‌های او در جبهه‌های جنوب، عاشقانه‌های او با خدا و شخصیت علمی او چنان در کنار هم نشسته است که از شخصیت او، شخصیتی ناب و کم‌نظیر ساخته است.
در بخشی از کتاب آمده است: 
هیچ‌کس نمی‌توانست باور کند شیعیان در لبنان به فکر ایجاد تشکیلات باشند... آن هم تشکیلاتی که نظامی باشد. دکتر چمران این کار را کرد. شاخه نظامی‌اش را خودش تربیت کرد. ... بعد از آغاز به كار تشكيلات هم شروع کردیم خودمان را از نظر اقتصادی تأمین کردن. به این شکل که بچه‌ها می‌رفتند کار می‌کردند و سهمی عمده از درآمد روزانه يا ماهانه‌شان را می‌دادند به دکتر که برود اسلحه یا هرچیزی که لازم است بخرد بیاورد.