نویسنده در کتاب سووشون زندگی فئودالی در زمان اشغال ایران از سوی انگلیسیها را به زیبایی به نگارش درآورده است. کاربرد برخی واژههای عامیانهی شیرازی در متن گیرایی داستان را مضاعف کرده است. یکی از ویژگیهای سووشون ساختار ساده و بیان روان آن است.
داستان تا حدودی جنگهای داخلی ایل و عشایر جنوب ایران و نیز دخالت بیگانگان به ویژه دولت انگلیس را در منطقهی شیراز به عنوان بخشی از ایران به تصویر میکشد.
صاحب منصبان و مالکان بزرگ ایرانی یا از ترس جان و مال و یا به خاطر منافع شخصی خود با بیگانگان همدستی دارند و نه تنها به فکر مردم و رعیت نیستند، بلکه با خودشیرینی در برابر بیگانگان و نیز حکام مستبد داخلی، نان را نیز از مردم دریغ میکنند و اجازه میدهند تا گرسنگی و بیماری تا مغز استخوان مردم رسوخ کند.
سو و شون از مطرحترین رمانهای دههی چهل شمسی است، نهتنها از نظر سبک داستاننویسی و کشش و شیوایی در نثر، بلکه در تجسم اندیشه و احساس زن ایرانی در جامعهی سنتی و بستهی چندین دههی گذشتهی ایران.
نویسنده از شخصیتهای داستان، خوبِ خوب و بدِ بد نمیسازد و ما شخصیت مطلقی در این داستان نمیبینیم، حتی در شخصیت یوسف، که جانش را در راه رعیتش از دست میدهد.
عنوان کتاب از سووشون یا سیاووشان یا سوگ سیاوش برگرفته شده که عنوان مراسمی است که از پیش از اسلام در سوگواری برای سیاوش، قهرمان افسانهای ایران باستان برگزار میشدهاست. سیاوش به صورتی غریبانه کشته شد و از خونِ برزمینریخته او، گیاهی رویید. علت نامگذاری این کتاب، شباهت سرنوشت یکی از شخصیتهای داستان با سرنوشت سیاوش و رشد گیاه از خون سیاوش استعارهای است از بیداری و قیام مردم در برابر ظلم و ستم.